به گزارش ارزنیوز؛ چارلز هاسکینسون، بنیان گذار کاردانو، به دلیل سابقهاش به عنوان یک ریاضیدان و همچنین فعالیت آن به عنوان یکی از بنیانگذاران اتریوم، در جایگاه منحصر به فردی از درک اهمیت و تعامل بین تئوری و کاربرد در توسعه بلاکچین قرار گرفته است. هر چند یافتن تعادل بین این دو رشته بسیار دشوار است، اما برای دستیابی به جریان اصلی رمزنگاری بسیار حیاتی میباشد.
در این مصاحبه مجلهی فوربس درباره مبانی نظری رمزنگاری، سازوکارهای اجماع و محاسبات توزیع شده با هاسکینسون صحبتی داشته تا کشف کند که چگونه تکامل آنها در سایه ریاضیات و علوم کامپیوتر قرار میگیرد. این مصاحبه کمی فنی بوده اما چارلز به درستی و با مثالهایی جذاب مباحث پیچیده را با عباراتی ساده بیان میکند.
فوربس: شما تلاش کردهاید تا سخت گیریهای علمی را در توسعه کاردانو و رمزنگاری، به طور کامل لحاظ کنید. لطفاً در مورد روند کار خود توضیح دهید؟
چارلز هاسکینسون: ما طی سه سال 102 مقاله منتشر کردهایم. بخش عمدهای از این مقالات در مورد ایجاد مبانی نظری محکم برای ارزهای دیجیتال بوده است. بخش دیگری از نمونه مقالات نیز تحقیقات در حوزه صنعتی بود، این مقالات زمانی منتشر شد که ما با خود گفتیم، اکنون که تئوری آماده است، چه کاری میتوانیم با آن انجام دهیم، آیا برای تئوری تقسیم و شاردینگ اثبات سهام میشود از آن استفاده کرد؟ اصلا آیا میتوانیم اثبات سهام را تقسیم کنیم؟ جواب به این سوالات به شما احساس اعتماد به نفس و توانایی بالا میدهد.
به عنوان مثال، اگر شخصی بخواهد سوابق پزشکی ناشناس داشته باشد یا چرا راه دور برویم از خود من شروع کنیم، اگر من میخواهم یک سیستم در مقیاس جهانی با چندین میلیارد پایگاه بسازم. در واقع با یک پروتکل طراحی شده برای تحقق آن چه کاری باید انجام دهم؟
در نهایت، بخش سوم نمونه کارهای تحقیقاتی ما به پروتکلها اختصاص پیدا کرد. جواب به این سوال که چگونه میتوانیم از این قابلیتها استفاده کنیم و در واقع آنها را وارد سیستم خود کنیم؟
در این مرحله بود که ما به سراغ مهندسین رفتیم، ما به متخصصین یک شاخه خاص از علم مهندسی، به نام مهندسی روشهای رسمی نیاز داشتیم، این گروه از مهندسان در واقع مقاله علمی را میخوانند و طرح اولیه ایده آن را ایجاد میکنند. این تقریباً شبیه به پیدا کردن یک معمار برای طرح یک پیمانکار است. کار معمار این است که نقشهها را ترسیم کرده و به شما نشان میدهد که چگونه خانه را بسازید و در آخر آن را به پیمانکار میسپارد تا نقشه را پیاده سازی کند که این سختترین قسمت کار است.
فوربس: ممکن است بسیاری از افرادی که به تازگی به رمزنگاری و بلاکچین پیوستهاند متوجه نشوند که ایدههای اجماع غیرمتمرکز و شبکهها از بلاکچین سرچشمه نمیگیرد. کمی درمورد اینکه این ایدهها چگونه کار میکند برای ما توضیح دهید؟
هاسکینسون: سیستمهای توزیع شده یکی از قدیمیترین زمینههای علوم کامپیوتر هستند که از نظر مفهومی یک مسئله بسیار ساده اما در عمل یک مسئله بسیار دشوار میباشند. یکی از پیشگامان این حوزه لزلی لمپورت بود. وی برخی از مقالات بنیادی این عرصه، برای مثال ساعتهای لمپورت، را در شرح نحوه نگهداری وقت در سیستم توزیع شده نوشته بود.
این موضوع به دهه 1970 باز میگردد. او همچنین نویسنده پکسوز (Paxos) است که یک پروتکل سیستم توزیع شده بوده و مقاومت بیزانس نامیده میشود. اما ایده اصلی این پروتکل آن است که درک شما از وقایع و واقعیت با برداشت دیگران متفاوت میباشد. نقطه عطف الگوریتمهای اجماع و زمان سنجی ایجاد یک ساعت منطقی یا یک ترتیب منطقی برای وقایع است.
شاید بپرسید که چرا این موضوع اهمیت دارد؟ بگذارید به فرض بگوییم که شما یک سیستم مالی دارید. اگر دو پیشنهاد همزمان برای شما وجود داشته باشد، چطور میتوانیم تشخیص دهیم که چه کسی تجارت را بر عهده خواهد گرفت؟ جواب این سوال را نحوه سفارش شما تعیین می کند. اما گفتن آسان است و در عمل پیچیدگیها نمایان میشود، ما در این زمینه یک نقطه مرجع مشترک را انتخاب خواهیم کرد مانند یک سرور مرکزی با یک سرور مایکروسافت در واشنگتن و هر سفارشی که او به ما بدهد برایمان فوق العاده خواهد بود.
اما هنگامی که شما در یک سیستم توزیع شده باشید که هیچ کس آن را کنترل نمیکند یا برای شخص خاصی کار نخواهد کرد، سختیها تازه نمایان میشوند. به خصوص اگر به اصطلاح بازیگران بیزانس نیز معتقد باشید. آنها افرادی هستند که میتوانند دروغ بگویند و در روند کار تقلب كنند. ما قطعاً کمک بزرگی در این زمینه برای کاربران هستیم، اما تیمهای بسیار عالی مانند آلگوراند و تیم کرنل به رهبری امین گون سیرر (Emin Gun Sirer ) و غیره نیز کارهای مشابهی را انجام میدهند.
فوربس: این موضوع من را به یاد اثبات کار و اثبات سهم میاندازد. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد کاردانو مکانیسم اجماع Ouroboros میباشد. شاید بسیاری از افراد ندانند که انواع مختلفی از اثبات سهام وجود دارد. آیا میتوانید آن را برای ما شرح دهید؟
هاسکینسون: اول از هر چیز فرقی نمیکند که اثبات سهام برای شما شرط باشد یا اثبات کار، شما به طور کلی سه کار را میتوانید با اثبات سهام انجام دهید. ابتدا، شما باید کسی را انتخاب کنید که مسئولیت این کار را بپذیرد که این شخص در ابتدا باید یک بلوک ایجاد کرده و سپس باید آن بلوک را میان تمام اعضای شبکه پخش کند و شبکه نیز مجبور است آن را بپذیرد. این به نوعی مشابه یک بازی پوکر است: شما باید کسی را انتخاب کنید که سرپرست شود و آن شخص نیز کارتها را مرتب کرده و با آنها معامله کند. سپس بازیکنان کارتها را بر میدارند، به کارتهایشان نگاه میکنند و در نهایت تصمیم میگیرند که آنها را همانطور که هستند بپذیرند یا ردشان کنند. یک پروتکل اجماع نیز دقیقاً همین کار را انجام میدهد.
تفاوت اصلی بین اثبات کار و اثبات سهام در مرحله اول مشخص میشود ، انتخاب شخصی که مسئولیت را میپذیرد. در اثبات کار، این یک فرآیند استخراج شایسته سالارانه خواهد بود. در واقع، شما در حال استخراج هش بوده و آنها مانند بلیطهای قرعه کشی عمل خواهند کرد. شما فقط به بازی ادامه میدهید تا زمانی که به اعداد خوش شانسی برسید. سپس به همه اعلام میکنید که من یک بلیط طلایی در دست دارم و این بلیط به شما این حق را میدهد که بتوانید یک بلوک بسازید. هرچه ارزش دارایی بیشتر باشد و فضا رقابتیتر شود، مصرف انرژی بیشتر خواهد بود.
اما در سیستمهای اثبات سهام، دیگر تمرکزی برای استخراج وجود ندارد، ما فقط میخواهیم به جلو پیشروی کنیم و سهام را به طور متناسب ارزیابی نماییم، یعنی درست مانند یک قرعه کشی مصنوعی با آن رفتار میکنیم. مزیت اثبات سهام این است که چون شما برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی میتواند یک بلوک ایجاد کند، هزینه سربار و انرژی زیادی صرف نکردهاید، میتوانید برگ برنده را در دو مرحلهی بعدی رو کنید. بنابراین در نهایت پروتکلهایی بسیار سبک تر و با مصرف انرژی بسیار کمتر دریافت خواهید کرد. به عنوان مثال کاردانو در حال حاضر 1.6 میلیون برابر کارآمدتر از بیت کوین است.
فوربس: در حال حاضر بیش از 70 درصد کاردانو ذخیره سازی شده است، این آمار برای پولکادات حدود 64 درصد و برای اتریوم بسیار پایین میباشد. به نظر شما مقدار صحیح دارایی که باید در طی مراحل اولیه و همچنین در سررسید انباشته شود چقدر است؟
هاسکینسون: این مانند انتخاب بین دو میوه سیب و پرتقال است و خیلی به انتخاب خود افراد بستگی دارد. هنگامی که شما در مورد ورود به یک سیستم پیوندی صحبت میکنید (که دارای دورههای سرمایه گذاری مشخصی بوده و میتواند بیش از یک سال نیز طول بکشد)، در واقع دارید به نکتهای بسیار مهم اشاره میکنید. زیرا آنچه اتفاق میافتد این است که سهام شما برای مدتی مشخص قفل میشود، دیگر نمیتوانید آن را جا به جا، نقد و یا خرج کنید. این بدان معنی است که این توکنها از عرضه خارج شدهاند. اما هنگامی که به سرمایه گذاری در کاردانو نگاه میکنید، متوجه میشوید که همیشه در جریان بوده و هیچ اتصال دست و پا گیری وجود نخواهد داشت.
نکته دیگر این است که سیستم ما از رأی گیری زنجیرهای برخوردار است. این بدان معناست که وقتی شما در کاردانو سهام دارید، نه تنها میتوانید با آن به مبادله بپردازید، بلکه میتوانید از سهم خود برای رأی دادن به پیشنهادات بودجه و تغییرات در کل زنجیره استفاده کنید.
فوربس: شما در مورد اهمیت قابلیت همکاری در مورد سایر بلاکچینها بسیار صحبت کردهاید، این مفهوم که بلاکچینها نمیتوانند خودگردان باشند و باید بتوانند از آنچه در جهان اطراف آنها اتفاق میافتد آگاه شوند به چه معنا است؟ به نظر شما روش صحیح برای یافتن این تعادل چیست؟ چه اتفاقی باید بیافتد تا بلاکچینها مادامی که غیرمرکز هستند در سیستم پرداخت خودکار نیز مفید عمل کنند؟
هاسکینسون: آنچه شما در نظر دارید تمرکز بر توانایی جابجایی اطلاعات، ارزش و هویت بین زنجیرهها است و سپس به نوعی اجازه خواهید داد تا بازارها تصمیم بگیرند که در آن فضا زندگی کنند. بنابراین آنچه ما بر روی آن تمرکز میکنیم ایجاد پروتکلهای ارتباطی بین زنجیرهایمان است. ما مقالات زیادی نوشتهایم که اساساً توصیف میکنند که شما چه کارهایی را میتوانید در این حوزه انجام دهید و چه کارهایی را نباید انجام دهید. همچنین ظهور پروتکلهایی برای دسترسی به انتقال ارزش، نشان دهنده اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در میان سیستمها است.
من فکر میکنم طی سه تا پنج سال آینده آنچه اتفاق میافتد این است که صنعت ما به گروهی از وای فایها تبدیل میشود و دیگر مهم نیست که در کدام اکوسیستم قرار داشته باشید، برای شما بسیار آسان خواهد بود که از سیستم فعلیتان به سیستم بعدی مهاجرت کنید. برای مثال شما از اکوسیستم خود بر روی یک دکمه کلیک میکنید و ناگهان خود را در بلاکچین اتریوم مییابید و کل این فرآیند چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد. بنابراین اگر برنامهای وجود داشته باشد که اجرای آن در یک دامنه بسیار گران به نظر بیاید، افراد به سادگی میتوانند از آن دامنه فرار کرده و به یک بلاکچین ارزانتر بروند. این دقیقا مفهوم بلاکچینهای وای فای است که احتمالاً در آینده با آن روبرو هستیم.
فوربس: من میخواهم با پرسیدن این سوال که هدف بعدی کاردانوی چه چیزی است به مصاحبه پایان دهم. به ما بگویید که چه چیزی در نقشه راه شما قرار دارد؟
هاسکینسون: کاری که ما انجام دادهایم جمع کردن همه قطعات در کنار یکدیگر است. ما به نوعی در حال اتمام برنامه تحقیقاتی کاردانو 2020 هستیم و ایده این است که با گذشت زمان و با متبلور شدن تحقیقات، این ارز را به بهترین محصول تجاری موجود در بازار تبدیل کنیم.
البته که، من یک فرد بسیار خوش بین هستم و تمایل دارم که مهندسی و پیچیدگی علمی را دست کم بگیرم، بنابراین ما هنوز به نقطه عطفی که مد نظرمان است نرسیدیم. 2021 به نوعی سال طغیان ما است، جایی که ما در حال پرده برداری از همهی چیزهایی هستیم که در طول پنج سال گذشته در رویای خود دیدهایم. که شامل مواردی مانند پشتوانه حاکمیت، قراردادهای هوشمند، استاندارد فراداده، صدور رمز و تمرکززدایی کامل میباشد. ما تقریباً به همه اهداف خود رسیدهایم، اکنون طرح فراداده را انجام دادهایم و در حال حاضر یک رمز بومی داریم. تنها در مدت یک ماه بیش از 10 هزار توکن در کاردانو صادر شده است که این موضوع بسیار حیرت آور میباشد و در چند ماه آینده نیز، ما در حال عقد قراردادهای هوشمند خواهیم بود و پس از دستیابی حدودی به آن همهی اجزای پشتوانه حاکمیت را نیز به یکباره پیاده سازی خواهیم کرد. پس از اجرای این موارد نیز طرح تجاری سازی سیستم عامل را در دستور کار خواهیم داشت.